She is talking

واسه حرفایی که جاش تو اینستاگرام نیست :>

She is talking

واسه حرفایی که جاش تو اینستاگرام نیست :>

کلا دیگه میخوام فقط به دوستای نزدیکم سریال پیشنهاد کنم . این شامل شقایق و سپیده هم نمیشه حتی. 

آنی هم دو تا سریال بهش گفتم و نصفه دیدشون و فعلا شکارم از دستش.

سپیده امروز میگفت من میخوام سریال بوجک رو ببینم و منم سعی میکردم منصرفش کنم. چون مطمئنم با روحیه ی ملوس و رنگین کمان از کونش میزنه بیرونی که داره، بدش میاد و بعد میخواد بیاد غر بزنه و یک وقت خدایی نکرده ارزش والای بوجک یک اپسیلون برام بیاد پایین.

برو همون دنیای گامبالت رو ببین بابا  :)))

عه وا فاطمه هم از بلاک درم آورد و توییتم رو لایک کرد

What's happening?

عه من سر توییتای سام خودخوری میکردم که این از منم متنفره لابد (اساسا اینکه یکی ازم متنفر باشه دو حالت داره. یا منم ازون آدم خوشم نمیاد و اینکه ازم متنفر باشه به تخممه یا حتی خوشحال میشم که مسیرو درست اومدم :)))، یا من اون آدم رو تحسین میکنم و اگه بفهمم ازم متنفره خیلی ناراحت میشم خب)

بعد الان اومد فالوم کرد خودش .

با این حساب شاااید فاطمه هم از قصد نمیخواسته بلاکم کنه. احتمالش ۵ درصده ولی.

این بازشدن دانشگاه برای تهرانی های دانشگاهمون خوشایند نبود.

بله خب شما رو از شهری که توش زندگی میکنید ننداختن بیرون که.

کون لقشون

سجاد، تینا، پرنیان، آناهیتا، شقایق، سپیده، کارگاه هفت و هشت اگه کارو از سر بگیری، کلاس سفال با چرخ، کلاس ساخت جواهرات با فلز(یحتمل) سلااااااااااااااااااااااام ^_________^

ابوالقاسم جان

 آقای فردوسی عزیز

میدونم روز بزرگداشتتون هم هستا

ولی جسارتا جالب نیست که اول هر داستانی پایانش رو لو میدید. :|||

از توری پنجره ی اتاقم یه زنبور اومده تو

نمیدونم از کجاش واقعا

بعد یه ساعته روی توری دنبال راه فرار میگرده

خب اخه کسخل


امروز خیلی  خسته و بریده بودم و هی یادم میومد چرا داریم زندگی میکنیم اصلا؟ کی گفته منو بیارن اینجا؟ 

حالم اونقدر بد نشد در کل ولی فهمیدم تند تند خودمو مشغول میکنم که به این چیزا فکر نکنم. ولی به محض اینکه بهشون مهلت بدم میان و ذهنمو تسخیر و قلبم رو خالی از امید میکنن.

بهار خواهرم هم گاهی چیزایی مینویسه و از نوشتن لذت میبره. میخوام بیارمش تو جمع وبلاگ نویسا :)) 

حس جالبیه


50 +1 کازینز

دایی سوپر دوپر مذهبیم بچه دار شد و اسمشو گذاشت یاسین

خیلی اسم قشنگیه.

لذا اگر مذهبی هستید لااقل خوش سلیقه باشید.

عزیز محمدی رو میشناسید؟ جوک های بی مزه رو بامزه میگه؟ :)))

توییتی گذاشته بود و املای ذ رو توی کلمه ی بذارید درست نوشته بود.

شگفت زده شدم.

آفرین آفرین

خلاصه داشتم به مادر کم احساسم یاد میدادم که درسته شما از خیلی چیزا ناراحت نمیشی ولی بقیه ممکنه ناراحت بشن و باید برای این احساسشون احترام قائل بشی. بزرگوار گفت وقتی انقدر لوس و بچن که سر همچین چیزای مسخره ای ناراحت میشن من چه احترامی قائل بشم.

 صحنه رو ترک کردم دیگه .

دروغ چرا از بین سپیده، شقایق ، آناهیتا، ریحانه، سربرز و سایر همکلاسی هام فقط و فقط دلم برای آناهیتا تنگ شده

خدا قسمتتون بکنه

نصف کورس فتوشاپم رو گذروندم و دیدم اخرش یارو تشکر کرد و گفت نصفه ی دیگه همین مطالبه ولی ورژن قدیمیه برای اونایی که داشتن اونو دنبال میکردن ولی همه ی مطالب توی ورژن جدیدم پوشش داده شده.

یعنی دوره هه تموم شد

خیلییی خوشحال شدم عاقا

از خواب هایی که میبینیم

اه خواب دیدم زبونم لال مامانم فوت کرد و من زنگ زدم به سجاد و پشت تلفن از شدت گریه نفسم بالا نمیومد . 

حسشو هنوز یادمه. 

که از ته دلم میخواستم هر چی دارم رو بدم و این اتفاق واقعی نباشه. 

و اون لحظه که از خواب پریدم انگار دنیارو بهم دادن.

ولی انقدر حسش توی بدنم مونده بود که بیدار شدم گریه کردم.