She is talking

واسه حرفایی که جاش تو اینستاگرام نیست :>

She is talking

واسه حرفایی که جاش تو اینستاگرام نیست :>

زمستون جانا

از دیگر برتری های زمستون به تابستون اینه که آب توی بطری آبت خنک میمونه :)))))

؟!

مگه میشه از خوشحال بودن آدم هایی که دوستشون داریم خوشحال نباشیم؟

لعنت بهت

لعنت به پروژه ها و تحویل هایی که دو سه روز پیش خانواده بودنتو زهرمارت میکنن

لعنت به ماکتی که باید یه روز تمام وقتتو بگیره و تو رو تو اتاقت حبس کنه و نذاره بری ور دل مامان بابات بشینی و براشون تک و تعریف کنی

لعنت به کم خوابی های شب تحویل که مجبوری توی تعطیلات جبرانشون کنی و وقتی به خودت میای میبینی همه ی تعطیلاتتو خواب بودی

لعنت به ماکت و وسایلش که دو تا کیسه شدن و دستامو پر کردن، که من سر دو تا کیسه خوراکی و لباسی که میخواد مامانم بهم بده اعصابم خورد شه که مگه ندیدی دستم پره، چرا انقدر چیز میذاری؟

لعنت به اتوبوسی که داره راه میوفته و لحظه اخر بهش میرسیم و حتی وقت نمیکنم مامانمو بغل کنم و ازش درست و حسابی خدافظی کنم

لعنت به آگاهی! آگاهی ازین که تا دو سه هفته دیگه خانوادتو نمیبینی و بعد از اون دو سه هفته هم باید بشینی یه گوشه، یه ماکت کوفتی بسازی یا یه شیت زهرماری و ببندی 

پنج دیقه از دور شدنم ازشون میگذره. نشستم تو اتوبوس و زدم زیر گریه

دوباره دلم براتون تنگ شد

حتی بیشتر از سه روز پیش 

کاش تموم شه اشکام زودتر

اومدم خونه

ولی یه تیکه از وجودم مونده تهران پیش تو :(


روز تحویل

روز تحویل بود

از 7.5 صبح که بیدار شدم تا 5.5 عصر فقط و فقط یه لیوان نسکافه خوردم!

لذا شاعر میفرماید:

تحویل نداشتنی که گشنگی یادت بره :))

:|

هی قرآن تاکید کرده روی 

تفکر

تفکر

تفکر

ولی هی جلوی فکرمونو گرفتن

گفتن باید یقین داشته باشید 

نباید شک کنید

نباید فکر کنید اصلا

هی تناقض

هی تناقض

هی تناقض

:>

خوشحالم :)))

مثل کسی که دلتنگیش کمتر شد

قراره دوباره عین پیکسلشو بخره 

و یک هفته میتونه واسه ی نهار هاش حق انتخاب داشته باشه :))


:(

غمگینم

مثل کسی که دلتنگه

و پیکسل جذابشو گم کرده

و یادش رفته برا هفته بعد غذا رزرو کنه