She is talking

واسه حرفایی که جاش تو اینستاگرام نیست :>

She is talking

واسه حرفایی که جاش تو اینستاگرام نیست :>

چه جالب

متوجه شدم بدم میاد کسی وکیل وصیم بشه وقتی از کسی ناراحتم. چون من یه مدل خاص خودم حل میکنم ماجرا رو و میگذرم که یکی دیگه بخواد بیاد وسط تنش رو بیشتر مسکنه صرفا انگار.

مثلا سر سفر یزد یسری غر از سفر برا مامانم زدم که اره کلی معاشرت زوری کردیم و تازه روز دوم دعوت بودیم یه جا و من نرفتم. بعد مامانم به بابام میگه چرا الهه رو هی بردید مهمونی های غریبه؟ خوشم نیومد از این کارش

یا دیشب امیرمهدی هی اذیتم میکرد و چند بار رید بهم. منم هی کرم ریختم بهش و با پررو بازی جوابشو میدادم و اخرش برداشتم پفک حلقه‌ای که جونش در میره براشو باز کردم و خوردم تا حرصش بدم و کلی خندیدیم سر همینا. بعد زهرا میگفت امیر این چه حرفایی بود به الهه زدی و فلان. اینم هیچ نپسندیدم.

نظرات 2 + ارسال نظر
آنی شنبه 12 فروردین 1402 ساعت 19:21

Duly noted :-B
من این کارو بحثی پیش میاد می‌کنم و خوب شد خوندم اینو. کلا هم آره جالب نیست واقعا

من برعکسم یه جاهایی واقعا شایید جا داشته باشه که ورود کنم ولی بازم نمیکنم!

sajjad شنبه 12 فروردین 1402 ساعت 12:29

کلا یه جوریه
بابا رابطه تو با اون طرف اصلا یه چیز دیگس، اگه مساخره بازیت باشه بازم یه چیزی
ثنم هم همش همینکارو میکنه
هی میگه نیما رو اذیت نکن
بیچ، اونی که 3 ماهه بهش میدی جای برادر منه

:)))))
آخ امان از این صنم رو مخخخخخخخ
به تو چهههه دوستشه دوست داره اذیت کنهههه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد