She is talking

واسه حرفایی که جاش تو اینستاگرام نیست :>

She is talking

واسه حرفایی که جاش تو اینستاگرام نیست :>

از خواب هایی که میبینیم

اه خواب دیدم زبونم لال مامانم فوت کرد و من زنگ زدم به سجاد و پشت تلفن از شدت گریه نفسم بالا نمیومد . 

حسشو هنوز یادمه. 

که از ته دلم میخواستم هر چی دارم رو بدم و این اتفاق واقعی نباشه. 

و اون لحظه که از خواب پریدم انگار دنیارو بهم دادن.

ولی انقدر حسش توی بدنم مونده بود که بیدار شدم گریه کردم.

نظرات 2 + ارسال نظر
. شنبه 13 اردیبهشت 1399 ساعت 15:19

ای جونم
شت منم خواب دیدم تو مردی
پشمام

ولی اله شنبه 13 اردیبهشت 1399 ساعت 07:42 https://book-market.blogsky.com/

الهی هیچ مادری هرگز نمیره

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد