She is talking

واسه حرفایی که جاش تو اینستاگرام نیست :>

She is talking

واسه حرفایی که جاش تو اینستاگرام نیست :>

حداقل تو این خوابم کرونا نبود.

دیشب خواب دیدم پسرعموها و دخترعموها و بقیه جوون های فامیل بابام اومده بودن دنبالم و سوار ماشین اخرین مدل پسرعموم شدیم بعد تو راه کلی زدیم و رقصیدیم و وقتی پیاده شدیم بریم یه جا یه چیزی بخوریم، یکی از پشت زد رو شونه‌ام و گفت حواست باشه موجودی کارتت کمه :)))))

و همه فامیلامون شنیدن و من از خجالت آب شدم :)))

به این میگن ناخوداگاه فقیر :))))))))

نظرات 1 + ارسال نظر
. پنج‌شنبه 29 آبان 1399 ساعت 12:27

شت
اخه این چه خوابیه ؟؟
یاد تهرون افتادم میرفتیم بیرون

واقعا دلم بیرون رفتن و خوش گذروندن میخواد :(((

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد