She is talking

واسه حرفایی که جاش تو اینستاگرام نیست :>

She is talking

واسه حرفایی که جاش تو اینستاگرام نیست :>

فک کنم به یکی از اهدافم رسیدم!!

 امروز ارائه داشتیم و من یه ارائه ی خوب، با تسلط کافی و جذابیتی که مد نظرم بود داشتم ، صدام نلرزید، تونستم فی البداهه کلی جمله ی با معنی و خوب بگم و گیر نکنم وسط جملاتم. استاد هگ بهم گفت خیلی خوب داری میگی

بعدش جلسه ی اتمام حجت داشتم، با فن بیان عالی و تسلط خیلی خوبی براشون کلی توضیح دادم و طبق معمول هی سوال پرسیدن و هی گفتم و هی ذوق کردن.

آخر جلسه یکیشون گفت میشه شما سال بعدم پشتیبانمون باشی؟ گفتم نمیدونم قطعی نیست. یهو باباش گفت اخه از بس خوش اخلاقید ! من مرررردم از ذوق واقعا

این الهه، با اون الهه ی ترم پیش که سر ارائش کلی هول شد، صداش وحشتناک لرزید و بعدش کلی غصه خورد خیلی فرق کرده!

اون الهه ای که از صحبت توی جمع میترسید و استرس میگرفت ، الان کسی شده که جلوی ده تا دانش آموز و پدرمادراشون با راحتی کامل مطالب رو میگه و باهمشون ارتباط چشمی برقرارمیکنه و همه هم خیلی خوب بهش گوش میدن.

این الهه خودش از اینهمه تغییر پشماش ریخته و خیلی خوشحاله :)))



نظرات 1 + ارسال نظر
. دوشنبه 19 آذر 1397 ساعت 20:57

ای جونم
منم جدا پشمام ریخت که با این همه که صحبتتو قطع کردم اصلا تپق نزدی

ماچ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد