وضع کشور و مملکتم رو که میبینم از همیشه بیشتر دلم میخواد از ایران برم ولی قلبم میگه الان که کشورت نیاز داره بمون و بی وفا نباش . جوونای ما نباید برن . باید بمونن و در کنار هم تلاش کنن تا کشور آزاد شه
بعد مغزم میاد میگه که هیچکی قرار نیست بذاره تو به مملکتت کمک کنی
بعد قبلم یکم راضی میشه میگه حداقل برو و تکنولوژی های خفن و جدیدشون رو یاد بگیر و برگرد کشور خودت و حداقل یه خونه بساز که تو وقت زلزله انقدر راحت آوار نشه رو سر ساکنانش
بعد مغزم هشتگ میزنه #کاوه_مدنی
و قلبم سکوت میکنه
:(
من مخالف حکومت، حجاب، آخوند و اینجور جماعت هستم ، ولی در کل منظورم این بود تحت تاثیر القائات نباشیم
مگه من تحت تاثیر القائاتم؟ شما از کجا میدونی؟
در مورد اون پسره که دزدی کرده بود، نمیدونم چرا فکر میکنی قاضی های دادگستری ما ی مشت آدمهای خونریز و وحشی هستن که رحم و مروت ندارن و چیزایی که ما می فهمیم رو اونا نمیفهمن، به نظرم خیلی انصافشون از من و تو بیشتره. در مورد کاوه مدنی هم چقدر میدونی؟ نمیخوام متهم کنم یا چیزی اون آقا رو، ولی من و تو هیچی از جریان پرونده و روند بازجویی های اون آقا و محیط زیستی ها نمی دونیم. هزاران هزار نخبه همین الان دارن تو این کشور کار میکنن که کسی کاری باهاشون نداره. چون ریگی تو کفششون نیست. خلاصه اینکه اسیر تبلیغات و رسانه نباید باشیم.
خانواده ی من نظامی بوده، اقوام نزدیکم قاضی بودن ، اینقدر هر روز برای امنیت این مملکت آدم کشته میشه که حد نداره. تو رسانه دقیقا جای شاکی و متشاکی داره عوض میشه.
خب من به انصاف خیلی هاشون اعتقاد ندارم. نظر خود من اینه. به نظر من اونایی که جنایت های بزرگ میکنن و بزرگترین خلاف ها ازشون سر میزنه به سزای اعمالشون نمیرسن و هیچ عدالتی وجود نداره!
مشکلی که هست ما زیادی تحت تاثیر تبلیغات و مثلا رسانه ها هستیم.
از چه نظر؟