She is talking

واسه حرفایی که جاش تو اینستاگرام نیست :>

She is talking

واسه حرفایی که جاش تو اینستاگرام نیست :>

کتاب عن

خب 

بیست صفحه ی اولشو خوندم و تا اینجا ، 

فصلای کوتاه داره که یکی در میون یه فصل رو یه پسر کنکوری که یه دوست دختر پلنگ داره روایت میکنه و یه فصل رو یه مرد زن و بچه دار خوب و خانواده دوست

نکته ی جالبش برام این بود که اسم آدم خوبای داستان ، مهدی و محمد و محبوبن و اسم آدم بدها، میترا و آتوسا و سیامک! 

ینی شما فک کن خواسته بگه اسم افراد هم توی شخصیتشون تاثیر میذاره و هر کی اسمش عربی نباشه و ایرانی اصیل باشه، میشه آدم بد ! در همین حد تباه :/

اولین چیزی که بهش پرداخته میشه ، علاقه ی میترا که همون پلنگست به استادیوم رفتنه ! این که چقدر دوست داره بازی رو از نزدیک ببینه و کلی براش هیجان داره و دوست پسرشم( که معلومه که قراره اخر داستان هدایت شه و میترا رو ول کنه ) داره به این فکر میکنه که اگه میترا بیاد ورزشگاه دیگه نمیتونه "جمعش کنه" با این همه هیجانش و شر و شور اش! 

نظرات 1 + ارسال نظر
احسان سه‌شنبه 7 فروردین 1397 ساعت 14:53

خوب نقد کردی! کتابه جرواجر شد با اینکه اصلا نمیدونم کتاب چی هست و داستانش چیه.

راستی چیه اسم کتابه؟

اسمش "هوای تو " عه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد