درونگرا بودن، اونجاییش جالب میشه که یه آدمایی میان تو زندگیت، و بعد از یه مدت معاشرت، تو رو از اون تنهایی و آرومی و کم حرفیت خارج میکنن و تو یدفعه به خودت میای، میبینی چقدر در کنار این آدما اجتماعی و برونگرا به نظر میای! یهو میبینی چقدر حرف برا گفتن داری باهاشون، چقدر جوابای با نمک به ذهنت میرسه! چقدر آدم سرزنده و شادی شدی !
اون لحظه که یکی رفتار منو اینجوری تعییر میده، یدفعه یه جای گننننده تو قلبم برا خودش باز میکنه :>
کنار این همه تغییر و دلبستگی های خیلی زیاد، اینکه یهو چشم باز کنی و اون آدما دیگه سرجاشون نباشن خیلی وحشتناک تره به نظرم. معنی واقعی ضرب المثل "هاج و واج موندن"
ایشالا که همونجوری بمونن! خدانکنه عوض شن :((