She is talking

واسه حرفایی که جاش تو اینستاگرام نیست :>

She is talking

واسه حرفایی که جاش تو اینستاگرام نیست :>

تفکرات نصفه شبی

بعضی وقتام حالت دیفالتمون برای اطرافیانمون اینه که در همه ی لحظات به فکر ما باشن و هر حرفی بخوان بزنن یا هر کاری بخوان بکنن ،قبلن به این فکر کرده باشن که در جهت رضایت ما باشه و یوقت باعث آزردگی خاطر ما نشه! و در غیر اون صورت هم ازشون عصبانی و ناراحت میشیم و کاملا به خودمونم حق میدیم

در صورتی که افراد میتونن وقتی کاریو میکنن ، ما رو به هیچیشون نگیرن و فقط به خودشون فکر کنن .که اگه این حقشون نباشه، که بنظر من هست ،قطعا حق ما هم نیست که دلخور شیم!

یادم بمونه نکنم همچین کاریو

ولی واقعا یکی از عن ترین موقعیت هایی که هممون توش گیر افتادیم اینه که تو یه جمعی که دارید همینطوری تعریف میکنید و میخندید،  یدفعه یه شوخی میکنن که همه میدونن غیر از تو ، ولی  تو هم به تبعیت از بقیه میخندی و یدفعه یکی میگه: تو چرا میخندی؟

بعد تو خندت خشک میشه ولی همه خنده هاشون شدید تر میشه و تو داری سعی میکنی یه دلیل منطقی بیاری که کمتر احمق جلوه کنی ولی هیچ دلیلی نمیتونی گیر بیاری و همچنانم بقیه دارن ریسه میرن و تو باید صبر کنی تا اون لحظات عذاب آور تموم شه و بالاخره یکی لطف کنه ماجرا رو برات توضیح بده!

کالویییین *_*

آهنگایی که کالوین هریس آهنگسازی کردن جدن خیلی زیباعن یا من فقط خیلی دوسشون دارم؟ 

بوس بهت :))

عاقا در طول دوران تحصیلم 

از اول ابتدایی گرفته تا همین ترم چهار دانشگاه

هر چی وسیله ی ورزشی تو ورزشگاها بوده خراب و داغون بوده

ولی ورزشگاه خوابگاه همین ترم یه سر و سامون درست و حسابی به توپا و راکتا داده که کلی خوشحال شدم :))

بدین صورت که راکت نوی بدمینتونو از توی کیفش دراوردم و برای اولین بار با توپ بدمینتون غیر پاره بازی کردیم! 

مرسی خوابگاه :*