She is talking

واسه حرفایی که جاش تو اینستاگرام نیست :>

She is talking

واسه حرفایی که جاش تو اینستاگرام نیست :>

:(

چِقَدَر سَرده اِمروز

_

سه هفته ی تمام !

چطور سر کنم

چطور سر کنم

چطور سر کنم

پنیر لِس!

اگه پنیر رو از این خارجیا بگیری هیچ غذایی نمیتونن درست کنن جدا :/

درود بر خورشت های ایرانی

درود بر کباب و جوجه کباب

درود بر آبگوشت و کله پاچه


۳

سه روز مونده

باید یادم باشه 

دقیق تر نگات کنم

بلند تر بخندم

محکم تر بغلت کنم

بیشتر ببوسمت

دستتو سفت تر بگیرم

طولانی تر قدم بزنم باهات

حرفای قشنگ تر بزنم

بهتر گوش کنم به حرفات

هی برات ذوق کنم

هی ازت عکس بگیرم

هی ازت عکس بگیرم

هی ازت عکس بگیرم

بلکه کمتر تنگ شه دلم توی این سه هفته ی ناخوش 

یکی از آرزو هام اینه که

یاد بگیرم انیمیشن بسازم

بعد ایدمو راجع به انسان و جامعش ، از اون وقتی که به وجود اومده تا اون آینده ای که براش پیش بینی میکنم انیمیشن کنم 

کاش یروز اینکارو بکنم :>

یهو غرق شم توی احساسات 

از شدت دوست داشتنت گریه کنم هی ♡

:/

کم کم محبت در میاد از تو جونت

نمیدونی تقصیر خودت بود یا نه

فقط میدونی قلبت داره خالی میشی از دوست داشتن بعضیا

بیشعور تر از تو هم هست اخه؟

مورد داشتیم کلاس کنسل بوده ولی استاد حضور غیاب کرده!

بدین صورت که شما باید سوار اتوبوس شی و تا کلاسی که یه دانشکده ی دیگست بری، اسمتو توی یه برگه بنویسی بعد دوباره تشریفتو ببری دانشکده ی خودت :/

پناه میارم به خودت اخر همه ی ناراحتی هام

چه دور باشی ازم

چه پیشم باشی

یکاری میکنی تا تموم شه حال بدم

این از معجزه های توعه که اخرش یجوری حالمو خوب کنی که اصلا یادم نیاد چرا حالم بد بوده قبلش 

الان که دادم مینویسم اینا رو یدفعه عطرت رو حس کردم

انگار همینجایی 

همین جا پیش خود خود خودم

به خودم آمدم انگار تویی در من بود

این کمی بیشتر از دل به کسی بستن بود 

عه عه عه

کاش غم در بیاد از دلم

ابر خستگی بره از بالای سرم

بی حوصلگیم تموم شه زودتر

کاش خوب شم

حوصله هیچی رو ندارم عهههههه

عجب!

تا حالا شده تو خونه ی خودت حس مهمون بودن داشته باشی؟

به خودت بگی من دیگه به این زندگی تعلق ندارم؟

غم انگیزه ولی واقعیت داره !

همه ی اینا وقتی اتفاق میوفته که دیگه با پدر و مادرتون زندگی نمیکنید! 

و راستش اتفاق خوبیه! زندگی کردن با خانواده عالیه ولی جلوی استقلال آدمو میگیره 

تمایلت برای کار کردن بشدت کم میشه 

انگیزه ات برای رویا پردازی برای آینده هم همینطور!

حس میکنم همین زندگی الانم رو دوست دارم. خانوادت باشن و حمایتت کنن و دوست داشته باشن. ولی خودت جدا زندگی کنی و برای مشکلات روزانت خودت راه حل پیدا کنی و زندگی رو خودت کشف کنی و به منبع درآمد فکر کنی و سعی کنی تصمیمای بزرگ و خوب بگیری برا خودت!

چقدر عجیبه بزرگ شدن!!!


امروزِ بسیار زیبا

میشه بازم بریم اکباتان ؟ 

 بازم بشینیم روی نیمکت جلوی مجتمع و درباره ی زندگی ادما تو خونه هاشون خیالبافی کنیم؟ از دیدن رنگای مختلف پرده ها ذوق کنیم و به این فکر کنیم که الان دارن تو خونه هاشون چیکار میکنن ؟ 

میشه شیطون شم و هی با پام خاکیت کنم و بند لباستو بکشم و موهای دستتو بکنم و غش کنم از خنده ، سیبیل آتشین بکشی برام ،موقع راه رفتن پشت زانوت بزنم و سعی کنی پامو بکشی تا بیوفتم و هی هلت بدم تو درو دیوار و هی هلم بدی تو میله ها؟ :))

میشه بازم جینکست کنم و شرط بذارم قر بدی تا اسمتو بگم ؟

بازم دستمو بگیری بکشونی اونور خیابون بگی بیا میخوام بهت بستنی بدم؟

 بازم باد بیاد تو صورتمون و تو بزور جلوم راه بری که باد نخوره به من ؟ 

 بازم بارون بیاد و دستت رو بگیری روی موهام که خیس نشه ؟

میشه بازم تو بارون بدوییم ؟ از زیر ساختمونای خوشگل اکباتان رد شیم تند تند و خیس شیم زیر بارون  شدید و هی بدوییم؟ 

میشه بازم صد بار ازم بپرسی که سردت نیست؟ نمیخوای بت کلاه بدم؟ سرما نخوریا ؟ 

باز موهامو فر کنم و تو هی بگی وای چقدر خوشگل شدی و من هی ذوق کنم برات؟ 

میشه اینهمه خوشبختیم تا اخر عمرم ادامه داشته باشه؟ 

!

کاش فکر نکنیم شرایطی که توش اذیت میشیم فقط و فقط برای خودمون پیش میاد و خومون هیچوقت بقیه رو در همون شرایط مشابه قرار نمیدیم!