-
ادامه ی پست قبل :))
چهارشنبه 14 شهریور 1397 03:20
در ادامه ی تعریف از کتاب کار و فناوریشون بگم که اول هر فصل اینطوری نوشته: مثلا فصل شهروند الکترونیکی : "برخی از شایستگی هایی که در این پودمان به دست می آورید :"(او مای گاد! ○.○) "کارگروهی،مسئولیت پذیری و مدیریت منابع، فناوری اطلاعات و ارتباطات در انجام دادن فعالیت های پودمان اتصال رایانه به اینترنت...
-
یاد حرفه و فن عنمون بخیر
چهارشنبه 14 شهریور 1397 03:14
امروز بهار کتابای درسیش رو گرفت کتاب ادبیات همیشه بنظرم عالی بوده. واقعا مولفاش خیلی زحمت کشیدن و دمشون گرم. چه حکایت ها و داستان های قشنگی خوندیم از شاعرا و نویسنده های بزرگمون . چه کتابای خفنی از ادبیات جهان خوندیم و دمشون گرم جدا کتاب خوب بعدیشون کتاب کار و فناوریه ، زمان ما حرفه و فن بود که یادمه خیاطی و بافتنی و...
-
_
چهارشنبه 14 شهریور 1397 02:47
آیا به نظر شما چالش توهین به مقدسات به همان اندازه ی اسلام اجباری بد نیست؟ چرا یاد نمیگیریم به عقیده ی بقیه کار نداشته باشیم؟ کی میاد اون روزی که اونی که به مقدسات اعتقاد داره و اونی که بهش اعتقاد نداره کنار هم با آرامش زندگی کنن؟ یکی نخواد بزور مقدساتشو به خورد بقیه بده و یکی نخواد توهین کنه به مقدسات اون یکی کی آدم...
-
جوجهه ○.○
دوشنبه 12 شهریور 1397 01:39
+ امروز خود را چگونه گذراندید؟ -عکس های رز، دختر آنی رو توی صفحه اینستاگرامش دیدیم و کلی ذوق کردیم براش گوووولللله ی نمکه جدن ♡.♡ (آنی رو یادتونه؟)
-
:/
دوشنبه 12 شهریور 1397 01:36
این رتبه اول رشته تجربی امسالو دیدید؟ دیدید چه قیافه ای داره؟ اخه خدایا عدالتتو شکر هم انقدر باهوشش میکنی هم انقدر قیافه میدی بهش؟ تازه داره تبلیغم میکنه تو گاج و پولم درمیاره :((( همیشه دلمون خوش بود این رتبه تک رقمیا زشتنا :((( پ.ن راستی گاج سه تا تیکه از حرفاشو بهم چسبونده که بگه تو ازمونای گاج شرکت میکرده : من...
-
مادر :))) ♡
دوشنبه 12 شهریور 1397 01:29
مامانم هی بم میگفت پاشو اتاقتو مرتب کن امروز بالاخره پاشدم و مثل دسته گلش کردم بچه رو بعد اومده یکی از کشو هارو خالی کرده وسط اتاقم که یچیزی از توش پیدا کنه ! اخرشم جمع نکرد و رفت :| حالا من هی بش میگم پاشو اتاقمو مرتب کن :دی
-
!!!!
دوشنبه 12 شهریور 1397 01:23
یکی توییت کرده بود که روی کارت های عروسیم بجای اقای فلانی و بانو مینویسم خانم فلانی و اقا ولی من اینطوری مینویسم (هر کی فامیلمونه اول) مثلا اقای مهدی توکلی و خانم مریم قاسمی یا خانم طاهره توکلی و اقای محمد حیدری (به فکر فرو میرود) یکم طولانی نشد ؟ پیشنهاد دیگه ای نیست؟ :( میشه نوشت مثلا عمه طاهره جونم و خانواده؟...
-
دووووورید فامیلاااا
شنبه 10 شهریور 1397 01:24
این اخر هفته دخترعموم رو بعد از ۵ سال دیدم!
-
:(
جمعه 9 شهریور 1397 23:21
بدانید و اگاه باشید محبوب ترین نوتیفیکیشن برای من لایک و ریکوئست و منشن و ریتوییت نیست محبوب ترینش همین کامنت وبمه که خیلیم طرفدار نداره :(
-
Mbti جان ♡
جمعه 9 شهریور 1397 20:54
چیزی که درباره تست mbti خیلی دوست دارم، جدا از دقیق و معتبر بودنش، که امروز فهمیدم برای هر تیپ شخصیتی صدها ادم رو مورد مطالعه ی دقیق قرار دادن، اینه که جنسیتی نیست. زن ها با احساس تر از مردان دقت زن ها بیشتره مردها منطقی تر عمل میکنن مرد ها مدیریت بهتری دارن این مزخرفات رو نمیگه! میگه تو به عنوان یک شخص فارغ از جنسیتت...
-
:))))
پنجشنبه 8 شهریور 1397 03:46
یکی از شاگردای مامانم رفته برای مصاحبه ی تربیت معلم. اونم برا پایه ی ابتدایی چهار مرد بالغ مصاحبه اش کردن بعد ازپرسیدن احکام و اینا، گفتن خب حالا تصور کن کلاس خیلی شلوغه و بچه ها اروم نمیشن چیکار میکنی؟ بعد یک دفعه چهارتایی شروع کردن به شلوغ کاری و به هم دیگه چیز پرت کردن و داد و بیداد کردن و هی گفتن خانوم اجازه خانوم...
-
:((((
پنجشنبه 8 شهریور 1397 02:31
میگم ولی الان که خونه ی داییم چهارتایی با مامان و بابا و بهار تو هال خوابیدیم و از خرخر بابام خوابم نمیبره، به این نتیجه رسیدم که مهمونی معمولیم خوبیای خودشو داره :))))
-
وا عجبا
پنجشنبه 8 شهریور 1397 02:23
یه دایی دارم ، خیلیییی مذهبیه ولی سکسیست نیست خیلی عجیبه واقعا
-
مهمون فقط با مسواک!
پنجشنبه 8 شهریور 1397 02:19
من از ۱ ماهگی تا ۱۹ سالگی توی شهری بزرگ شدم که هیچ فامیلی توش نداشتیم غیر از دخترعمم و در تمام طول این سال ها خاطرات خیلییی شیرین و جذابی دارم از فامیلامون که از شهرای دیگه میومدن و چند روز خونمون میموندن. و یا وقتایی که ما میرفتیم و چندروز مهمون فامیل میشدیم. بنظرم بهترین شیوه ی مهمونی همینه واقعا :)) واقعا چند روز...
-
:((
چهارشنبه 7 شهریور 1397 01:18
یه هلو انجیری خوشگل از تو یخچال درآوردم قشنگ تیکه تیکش کردم و یه تیکشو خوردم مزه ی بهشت میداد بعد یه لحظه رفتم تو اتاقم و برگشتم دیدم بابام همشو خورده :((((( چراااااااا پدرررر چراااااااااا؟ :(((( الان دارم بابغض توی گلو و یه هلو انجیری بیمزه تو دستم براتون پست میذارم :((
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 6 شهریور 1397 04:35
پس cried myself to sleep که میگن اینطوریه!
-
فاک دیس
سهشنبه 6 شهریور 1397 03:23
تاحالا شده انقدر ناراحت باشی که خوابت نبره؟ یعنی خوابت بیادا ولی نتونی چشماتو رو هم بذاری بعد میشینی رو تختت و به خودت میگی خب الان چی غلطی کنم تا درست شی؟؟؟؟
-
:///
دوشنبه 5 شهریور 1397 15:46
نوشته "دلار گرون نشده این انسانیته که ارزون شده! چرا کسی که گاو و گوسفنداش دارن از علف مجانی تغذیه میکنن ماستشو گرون میکنه" واقعا چرا میخوای گرونی رو گردن کسی جز ج.ا بندازی؟ اون دام دار بدبخت منبع درامدش همینه و وقتی قراره همه چیزو دو سه برابر بخره چطور انتظار داری ماستشو گرون نکنه؟ الان اون انسان نیست و...
-
ناطور دشت
شنبه 3 شهریور 1397 16:07
بالاخره یک جلد کتاب رو تموم کردم توی این تابستون :|
-
گوگووووولییییی ♡♡♡♡
شنبه 3 شهریور 1397 04:27
مامانم جدیدا با دوستای دانشگاهش یه گروه زده با دوستای دبیرستانشم یه گروه دیگه بعد اینا کلی خاطره میگن و دور هم میخندن و مامانم کلا سرش تو گوشیشه ولی فی الواقع تو یکی از گوگولی ترین حالت هاشه و فداسرش اگه کل روزم سرش تو گوشیش باشه و به ما اهمیت نده ♡
-
:>
شنبه 3 شهریور 1397 04:25
ما میگیم "من از اعماق کونم دوست دارم" و "ما باید کونمون باهم چروک شه " شما بخونید من از ته قلبم عاشقتم و تا اخر عمرم کنارتم (رابطه ها، وقتی بی ادبید و رودربایستی هم ندارید) :))))
-
!!!
شنبه 3 شهریور 1397 04:21
مامانم بشددددت خوابش سبکه بابامم بشددددت خرخر میکنه ولی مامانم هیچ وقت هیچ مشکلی نداشته با این موضوع حالا اگه من یدقه از جلوق اتاقشون رد شم برم آشپزخونه آب بخورم بیدار میشه وا عجبا :))
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 1 شهریور 1397 03:11
از مهر میخوام برم قلمچی بعد استرس گرفتم که نکنه رام ندن چون یکشنبه صبحام پره :((((((( واقعا شغلای مرتبت به کنکور الان تنها شغلین که توش با اعتماد بنفس بالا میتونم کار کنم و واقعا هم بدرد دانش اموزا بخورم ههههعییییی رام بدید :(
-
:>
پنجشنبه 1 شهریور 1397 03:08
راستی بیومم این بود تو اینستا: ما در این عالم که خود کنج ملالی بیش نیست . . . آدرس وبم که یعنی مثلا وبم عالمیه در کنج ملال خویشتنم :)))) الان کلشو پاک کردم یدونه ازینا :> گذاشتم میتونید بیو های جذابم پیشنهاد بدید بهم :>
-
:>
پنجشنبه 1 شهریور 1397 03:06
رفتم آدرس وبلاگمو از تو بیوی اینستا برداشتم جدیدن خیلی فامیل داشت فالوم میکرد احساس خطر کردم :)))) الان دیگه من موندم و شماهایی که وبمو میخونید که اصلا باهاتون اشنا نیستم! خواستید بیاید خودتونو معرفی کنیم خوشحال میشم بدونم (حتی شما فامیل عزیز :))) )
-
خونه ی مادربزرگه هزار تا داستان داره :))
چهارشنبه 31 مرداد 1397 03:43
راستی تو پست قبل یادم رفت بگم :))) مادربزرگه لج کرده که چرا میاید خونه ی من نمیذارید من بهتون نهار بدم و اصلا خودم میخوام زرشک پلو با مرغ بدم بهتون! جگر هاتونم بردارید ببرید خونه ی خودتون بخورید :))))) بچه هاشم که مقاومت کردن برگشته گفته: هر کاری میخواید بکنید اصلا من که زرشک پلومو میپزم :))))) خلاصه فردا باید هم زرشک...
-
عید قربانِ قشنگ :>
چهارشنبه 31 مرداد 1397 03:37
+فردا، عید قربانه و مام به رسم هرسال گوسفند میکشیم و یکی از رسومی که داریم اینه که برای نهار عید قربان همگی دور هم خوراک جگر و سیب زمینی سرخ کرده میخوریم . فردام قراره بریم خونه ی مادربزرگه و جگر تازه ی گوسفند بزنیم بر بدن دور هم:)))) + از الان دهنم آب افتاده . وای خدا دل و قلوه و جگر. چقدر خوشبختی باهم اخه؟ :))) +...
-
این دو عزیز
دوشنبه 29 مرداد 1397 21:44
یعنی این اسفناج و قارچ چقدرررر پلیدن :)))) ۸۰ درصدشون آبه بخدا که در طول مراحل پخت تبخیر میشه :(
-
نصفه شبی طور
دوشنبه 29 مرداد 1397 03:29
آخر شبا وقتی خوابم نمیبره دوست دارم بشینم فکر کنم به خودم. به کارهام. فکرای توی سرم . کنش هام و واکنش هام. به آینده ام . آرزوهام. ترس هایی که دارم. چیزایی که بلد نیستم. کارایی که توشون خوبم. به حرفای بقیه. به اینکه چقدر روم تاثیر میذاره. هر چقدر اون فرد بهم نزدیک تر باشه، تاثیر حرفش روم بیشتره راستش حس میکنم مامانم به...
-
او اصلا خودش را قبول نداشت :(
دوشنبه 29 مرداد 1397 03:05
از روز اولی که میخواستم وارد مدرسه بشم و برم سر کلاس اول بشینم چند تا خاطره دارم. یکیشون رو به وضوح یادمه این که اون روز پیش خودم گفتم نکنه همه ی این بچه هایی که دارن با من وارد کلاس میشن خوندن و نوشتن یاد بگیرن ولی من هیچ وقت با سواد نشم؟!!! مشابه این خاطره رو وقتی دارم که میخواستم وارد اولین کلاس زبان عمرم بشم با...