امروز تماما با همه ی زیبایی هاش ثبت میشه
هم تو قلبم
هم تو ذهنم
هم اینجا
هم تو چتامون
هم تو کانالی که زدیم
امروز باید ثبت بشه. باید اون همه احساسمو یادم باشه
باید اون حجم از خوشحالیتو یادم باشه
امروز ثبت میشه
با عشق :}
یه پستم بذارم اینجا به مناسبت اینکه یکی از بهترین شبای زندگیمو ثبت کرده باشم !
:))
فکم از شدت خنده درد گرفته
ماهیچه های دور لبمم کش اومده قشنگ :)))))))
ما درونگرا ها هی شک میکنیم
که این رفتارای خوبی که برونگرا ها باهامون دارنو بذاریم به حساب روابط اجتماعی بالا و دوستیشون با همه از جمله خودمون،
یا به حساب شخصیتمون !
ما رو تو برزخ برونگراییتون نگه ندارید:|
استاد تفسیر : یه عالم داریم به اسم عالم مجرد. غیر ماده صداش کنید شما
یکی از پسرا: استاد یعنی ما الان غیر ماده ایم؟! [هار هار به شوخی بی نمکش میخندد]
استاد لبخند زد و گفت بعله ایشالا که ماده شی :)))))
[هار هار به جواب استاد میخندیم :))]
دوباره میخوام درباره درونگرا و برونگرا بودن براتون صحبت کنم
کاغذ قلمتونو بردارید بیاید جلوتر بشینید :))
+ما درونگراها ، یه تمایل به برونگرایی مستتری توی خودمون داریم و یه شیطون درونی خاصی داریم که در کنار بقیه دوستای درونگرامون بروز میکنه معمولا.
ولی در کنار برونگراهای اطرافمون ،بستگی به مدل اون برونگراهه، دو تا بلا سرش میاد،
یا خیلییی بروز میکنه شیطونمون! بیشتر از همیشه !
و یه حالت دلچسب و لذت بخشی به وجود میاد برامون که تونستیم اون شیطون درونمون رو کنار یکی به راحتی بروز بدیم،
یا سرکوب میشه اون شیطونه و اون فرد برونگرا دیگه جایی برای برونگرا شدن ما درونگرا ها نمیذاره و مارو معمولا آروم تر و درونگرا تر میکنه یا در بهترین حالت، تغییرش نمیده
و کلید فهمیدن اینکه برونگرای کنارت از کدوم نوعه،
اینه که ببینی بودن با اونو ترجیح میدی
یا تنهایی خودت رو!
+البته که اینایی که گفتم بستگی به زمان و شرایط میتونه تغییر کنه ! مطلق نیست خلاصه
تا درس های بعدی خدانگهدار :))
تا سه و چهار شب بیدار باشیم
یا درباره چ و ذ.ا و گ.ع صحبت کنیم و بمیریم از خنده
یا درباره کارتون های محبوب کودکیمون
یا مثل دیشب گرد بشینیم، قند پرت کنیم تو یقه ی هم دیگه و خیلی جدی امتیاز بندی کنیم :)))
از دست بی خوابی های حاصل از این جمع جذاب لعنتی :))
تازه هنوز شب امتحان نشده :))))
ماده ایست با لقب دروغین "چسباننده ی فوم" که هنگام به هم رسانیدن دو فوم، مانند تف عمل کرده
اما هنگام ملاقات با البسه ، ادای چسب یک دو سه را در می آورد!
دیشب خواب دیدم رفته بودم یه میز فوتبال دستی بخرم،
و در حین خرید داشتم به این فکر میکردم که چه خوبه که صفحه ی روش شیشه ایه ! میتونم توش چراغ بذارم و به عنوان میز نورم ازش استفاده کنم :))))))
تو خوابم نمیخواد ولمون کنه این دغدغه ها؟! :))))))
ینی خود تابستون انقدر گرم نبود که این پاییز گرمه!
حالا هی بگید پاییز خوبه!
فقط زمستون :دی
از طرف یه بهمن ماهی مغرور :))
کاش روم میشد به دختری که کنارم نشسته و سر کلاس اندیشه 2 داره با گوشیش شطرنج بازی میکنه
بگم دونفرشو بیار منم بازی کنم :(
میردامادی هم چقدر چرت و پرت میگه :||||
چرا گوشیم هنوز فکر میکنه اینکه بلندی صدای اهنگی که گوش میدم، ممکنه به گوشم آسیب بزنه، برام مهمه ؟!
:دی
یعنی خز تر و داغون تر از اینایی که به ماه تولدشون افتخار میکنن داریم؟! :||||||
یه فروردینی خاص
یه شهریور ماهی مغرور
جمع کنین باو :|||||