She is talking

واسه حرفایی که جاش تو اینستاگرام نیست :>

She is talking

واسه حرفایی که جاش تو اینستاگرام نیست :>

نصفه شبی طور

آخر شبا

وقتی خوابم نمیبره

دوست دارم بشینم فکر کنم

به خودم. به کارهام. فکرای توی سرم . کنش هام و واکنش هام. به آینده ام . آرزوهام. ترس هایی که دارم. چیزایی که بلد نیستم. کارایی که توشون خوبم. به حرفای بقیه. به اینکه چقدر روم تاثیر میذاره. هر چقدر اون فرد بهم نزدیک تر باشه، تاثیر حرفش روم بیشتره

راستش حس میکنم مامانم به عنوان کسی که بیشترین تاثیر رو از اول تولدم روم داشته، هیچ وقت تحسینم نکرده

شاید اینکه همیشه فکر میکنم نکنه من به هیچ دردی نمیخورم؟! خیلی با شیوه ی تربیت مامانم بی تاثیر نبوده!

یادمه یبار توی جمع نشسته بودیم و مامانم برای اولین بار! از من تعریف کرد! ولی قبلش یچیزی گفت! گفت "درسته که میگن جلوی بچه نباید از خودش تعریف کنید ولی... "

این تفکر از کجا میاد؟ چرا نباید جلوی بچه ازش تعریف کرد و

خوشحالش کرد و حس مفید بودن و خوب بودن رو بهش داد؟

:(

نظرات 1 + ارسال نظر
. دوشنبه 29 مرداد 1397 ساعت 06:48

تو دوباره خوابت نبرد ؟؟
بعدم تو با اینهمه خود کم بینی همونی هستی که همه میدونن از همه باهوش تره
عزیزم تو همونی هستی مه منو عاشق خودش کرده . به خاطر منم شده خودتو اینهمه پایین نبین
این صد بار

اقا حرفای امروزمون خیلی خوب بود و کمکم کرد *_* منتظر ساعت شیشمممم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد