-
له شدم :(((
جمعه 11 آبان 1397 10:55
از چهارشنبه که فوتبال دستی ِ پایی بازی کردیم، (و خیلی هم خوش گذشت) کل عضلات پاهام و دستام گرفت، بعدش با باسن خوردم زمین و دو تا کف دستام زخم شد . بعدش پریود شدم و دل و کمرم درد گرفت. الانم چایی داغ خوردم و زبونمو سوزوندم :| حتی یک ذره حالت سرماخوردگی دارم ولی نمیخوام بهش فکر کنم :|||||
-
بی چشم و رو
دوشنبه 7 آبان 1397 21:10
سال اول درست و درمون ترین تولدی که گرفتیم توی اتاق ، برای غزال بود هم براش کادو خریدیم هم کیک و خوراکی و بادکنک و برف شادی و اینا و قبل تولدش سوپرایزش کردیم امروز تو اینستا پست گذاشت که تا قبل امروز هیچ وقت سوپرایز نشده بوده و امروز اولین سوپرایز عمرش بوده! فک کنم دیگه بهش سلام هم نمیکنم حتی -_-
-
خطاب بهش
دوشنبه 7 آبان 1397 01:04
تو نمیدونی من چقدر دلم برات تنگ میشه ولی من خیلی دلم برات تنگ میشه مخصوصا یه همچین شبایی
-
مربوط به پست قبل
دوشنبه 7 آبان 1397 00:53
نو بهار است گل به بار است ابر چشمم ژاله بار است این قفس ، چون دلم ، تنگ و تار است . اخ به قربون هنجرت شجریان ♡
-
ای خدا ای فلک ای طبیعت ، شام تاریک مارا سحر کن
دوشنبه 7 آبان 1397 00:51
امشب الکی الکی استرس و تپش قلب گرفته بودم. یدفعه دلم آهنگ مرغ سحر شجریانو خواست دانلودش کردم و گوشش کردم و به عادتِ هجده ساله، صدای بابامو میشنیدم که باهاش هم خوانی میکرد و دلم براش پر زد تا حالا این اهنگ رو بدون صدای بابام نشنیده بودم قلبم آروم گرفت و بعد آروم چیک چیک برا خودم اشک ریختم
-
رابطه ی بین مسافر و راننده تاکسی چنین باید!
جمعه 4 آبان 1397 06:36
به راننده تاکسی میگم تا فلکه دوم چقدر میشه؟ میگه هر چی همیشه میدی گفتم بعضیا ۲ میگیرن بعضیا ۲.۵ گفت هر چقدر دوست داشتی بده چون گوگولی بود ۲.۵ دادم، یدفعه پونصدیمو پس داد ، گوگولی تر شد:)))
-
وعده های آینده
جمعه 4 آبان 1397 00:26
میخوام بعدا براتون دو تا پست بذارم درباره جنگ جهانی اول و دوم پست سوم رو هم میذارم درباره جنگ ویتنام شاید چند تا کتاب و فیلم خوبم معرفی کردم کنارش براتون :>
-
هوراااااا
چهارشنبه 2 آبان 1397 03:04
اولین کتاب تاریخمو تموم کردمممممم ^_^ خیلیییی خوشحالمممم یک عالمه اطلاعات از کشورای مختلف بدست آوردم مثل این که (دولت) آمریکا واقعا منفوره. واقعا عنه. واااااقعا کثافته :/
-
بخدا من اونقدرام تمایل به شنیدن غرررر هاتون ندارم
سهشنبه 1 آبان 1397 11:51
وای خدا صبرم بده کلاس انقلاب دارم باهاش :/
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 25 مهر 1397 23:31
کاش حداقل نصف اونقدری که من از سطح پایین شعور بعضی ها رنج میبردم خودشونم رنج میبردن!
-
حسنی♡
سهشنبه 24 مهر 1397 13:31
امروز گوگول ترین راننده ی سرویس دانشگاه رو انتخاب کردم و این افتخار به کسی جز آقای حسنی نمیرسه ♡
-
تاکسیانه
دوشنبه 23 مهر 1397 13:45
پایین برگه ی نرخ کرایه ای که توی تاکسی میچسبونن، نوشته : ((انتقاد، شکایت، پیشنهاد، تقدیر و تشکر :۱۸۸۸)) تا حالا ندیده بودم برا تقدیر و تشکر شماره بذارن :))))) چقدر needy اخه :))))
-
یسسسسس
جمعه 20 مهر 1397 09:00
وای ولی خداروصدهزااااار بار شکر که کنکور تموم شد دفترچه آزمونو باز کردم یه نگاه به سوالاشون بندازم، کلی احساس خوشبختی کردم :)))))
-
به به
جمعه 20 مهر 1397 08:39
در همین لحظه من برای اولین بار نشستم در مقام مراقب و امتحان گیرنده و ۲۱ عدد دانش آموز دوازدهم دارن جلوم آزمون میدن و خیلیییییی گوگولین :))))
-
تئاتر بینوایان
جمعه 20 مهر 1397 01:53
تئاتر بینوایان ۳۰۰ تا بازیگر داره و ۱۵۰ تا نوازنده کلی شایعه کردن که بلیطاش ۲۵۰ تومنه و الان مشخص شده قیمت بلیطش از حدود ۵۰ تومن شروع میشه تا حدود ۲۰۰ تومن نمیفهمم چرا ملت دارن خودشونو قطعه قطعه میکنن که گرونه! اولا که جمله ی اول خیلی مهمه و این تئاتر قطعا خیلیییی اثر فاخر و خفنیه. دوما که خب تو نرو این تئاترو! مگه...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 20 مهر 1397 01:39
"هر کی هر وقت باهاش بد حرف میزنه بدونه که داره از چشم من میوفته" این جمله رو امشب خیلی محکم (با اندکی ریزش دل ) بهشون گفتم شقایق گفت : اوه پس حتما من خیلی از چشمت افتادم گفتم : اره!
-
روحیه ی ملوسم
جمعه 20 مهر 1397 01:36
روحیه ی من انقدر از خشونت دوره که وقتی یک حرف بد یا خشن یا محکمی میخوام بزنم یکدفعه یه چیزی توی قلبم میریزه قشنگ بصورت فیزیکی حسش میکنم دلم میریزه پایین و خیلی حرفارو نمیزنم بخاطر همین. خیلی حرفارو و یا حتی در مواقع زیادی وقتی خشونت میبینم هم همینطورم. حتی اگه استاد سر کلاس به یکی از دانشجو ها بگه برو بیرون، من دلم...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 20 مهر 1397 01:30
این استرس چی بود اخر شبی رخنه کرد تو جونم؟
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 18 مهر 1397 21:15
عه امروز چقدر بهم کم توجهی شدا
-
اه
چهارشنبه 18 مهر 1397 10:31
حتما شنیدید که دانشجو باید خودش دانش رو بجوئه نه اینکه استاد بیاد همه چیزو بهش بگه خب منم اینو قبول دارم ولی درباره چیزایی مثل تحقیق درباره روانشناسی کودکان، طراحی محیط آموزشی، مدارس موفق ، این جور چیزا نه درباره ی استاندارد سیمان پرتلند پوزولانی -_- یچیزایی رو اگه شما درس بدی استاد محترم جای دور نمیره واقعا! الکی...
-
-_-
چهارشنبه 18 مهر 1397 10:26
اه توی هر کلاسی که با آتلیه شیشی ها مشترک داریم، کلاسا دخترونه پسرونه میشه دخترا جلو میشینن پسرا عقب مثل ترم اول -_-
-
برای ولتر ۲
سهشنبه 17 مهر 1397 14:06
ولتر معتقد بود " حقیقت نام حزب معینی نیست " ولتر به هیچ حزب سیاسی ای نمی پیوسته و از هیچ حکومتیم طرفداری نمی کرده! میگفته حکومت جمهوری هم انقدر ایراد داره که سرانجام یا به غوغاسالاری ختم میشه یا به یکه سالاری ( غوغاسالاری یعنی اوباش و زورگوها و جاهلا بشن سران حکومتی ، یکه سالاری یعنی حکومت در دست یه حاکم...
-
برای ولتر
سهشنبه 17 مهر 1397 13:34
امروز بالاخره وقت کردم برم سراغ کتاب تاریخه چی شد که وقت کردم بالاخره؟ کلاسای عمومی شروع شد :)))) و سر کلاس عمومی بهترین جا برای کتاب خوندنه :)) خب میخوام درباره ی یک شخصی صحبت کنم به نام ولتر (فرانسوا آروئه دُ ولتر) نویسنده ی خیلیییی بزرگ فرانسوی ، که یکی از تاثیر گذارترین افراد در انقلاب فرانسه بوده. خیلییییی تلاش...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 16 مهر 1397 18:59
امشب برای بار اول رفتم بازارچه لاله و چایِ آلبالو زعفرون نبات خوردم با یار و به به
-
چنین متخیل!
دوشنبه 16 مهر 1397 18:56
سپیده میگه دیروزصبح که میخواستم سوار سرویس شم بیام دانشگاه، با خودم گفتم سپیده فک کن همیشه سرویسا از زیرزمین میرفتن و تو نمیتونستی روی زمینو، ساختمونا و آدما و آسمون و درختا رو ببینی. حالا امروز استثناعن دارن از روی زمین میبرنمون دانشگاه! بعد خوشحال شده که میتونه روی زمینو ببینه و با ذوق تا دانشگاه به بیرون نگاه کرده...
-
توییتر عن
دوشنبه 16 مهر 1397 18:52
بابا چیه این توییتر همه به هم میپرن جدن زندگی واقعی اصلا اینطوری نیست الان تو اتوبوس یه دختر چادری روبروم بود و بهم لبخند و بهش لبخند زدم و بخاطر عقاید متفاوتمون نزدیم همو له کنیم آدما تو فضای مجازی خیلی بی پروا و گستاخ میشن . بعدا نوشت: انقدر دوسش داشتم دختره رو که بهش گفتم میخواید کیفتونو بگیرم؟(اون ایستاده و من...
-
Hello it's me
دوشنبه 16 مهر 1397 07:38
امروز انقدر دیرم شده بود که توی سرویس دانشگاه بند کفشمو بستم، آرایش کردم و صبحونه خوردم خلاصه اگه تو سرویس یکی رو دیدید که دائم داره وول میخوره بدونید منم :))
-
هععی
جمعه 13 مهر 1397 19:11
دلم براتون تنگ شده خب اقای م.س.ا.ب
-
هعیییییی
چهارشنبه 11 مهر 1397 11:01
برامون یه استاد جوون آوردن با مدرک دکترا، از بچگی انگلیس بوده و اونجا درس خونده تا دکتراشو ، هی هم برامون از سیستم آموزشی اونا تعریف میکنه ولی خودش که میخواد درس بده ، با یک صدای خیلی آروم که فقط سه ردیف جلو میشنونش، با یک لحن بسیار یکنواخت و خسته کننده، از روی اسلاید های پاور پوینتش میخونه ! بدون یک واو کم و زیاد...
-
هنرهای همیشه زیبا
چهارشنبه 11 مهر 1397 10:03
اگه یک دانشجو با مقنعه توی پردیس هنر ها دیدید، شک نکنید اون دانشجو یا ترم اولیه یا از دانشکده های دیگه اومده! از زیبایی های دانشکدمونه که میشه شال پوشید با لباسای رنگی و خوشگل و دامن و سایر لباس های زیبا ^_^