امرووووز صبح ساعت ۷ بیدار شدم و پاورپوینت ارائمونو درست کردم، ارائه دادیم و کل کلاس رو جزوه نوشتم، ۴ ساعت روی فنی کار کردم، بالاخره رفتم هندزفری خریدم، مدت زیادی درباره cv تحقیق کردم و توی یوتیوب ویدیو دیدم، دو قسمت پادکست انگلیسی گوش دادم و یه عالمه memrise کار کردم و دو قسمت بوجک دیدم
همین دیگه
خوشحالم :))))
امروز یه کلاس فوووق العاده جذاب داشتیم به اسم طراحی و ساخت به کمک رایانه
تو دو ساعت این کلاسه بیشتر از کل کلاس های یسری درسا مطلب اموختم و چسبید واقعا
این سپیده بچه میدونه من راجع به ارائه هام insecure ام. آخر ارائه ی دیروزم بهم گفت خیلی خوب ارائه دادی .
با اینکه کلا ۵ دیقه طول کشید
ولی همیشه آخر ارائه هام بهم میگه اینو
و هزاران ماچ بهش :*
اون لحظه ای که به تینا گفتم از آیسته برام ایمیل اومد و اونطوری خوشحال شد و اونقدر اشک تو چشاش جمع شد، صد برابر از خود خبر قبولی بهتر بود برام
از بدترین ویژگی های خوابگاه اینو بگم براتون که اگه نصفه شب حالت گرفته باشه و بخوای شلغم یه هفته مونده تو یخچالتو بپزونی برا خودت تا یکم بهتر شی ، بی دردسر و دغدغه نمیتونی اینکارو انجام بدی
همچنین اگه بخوای شب یه خواب آروم و بدون نور و سر و صدا داشته باشی
خب این ترم سرویسای دانشگاه تا فنی میرن و بعد داد میزنن مدیریت پیاده شه و دور میزنن بالا از کردستان میرن
علاوه بر اینکه دیگه تو اون ترافیک کوفتی گیر نمیکنیم و زود میرسیم،
انقدر مسیرش جذاب و زیباست که چند بار از دیدن فرم خونه ها نفس در سینه حبس کردم!
خونه اینجوریه که اگه زودتر از بابام خوابم نبره ، صدای خروپف هاش دیگه نمیذاره بخوابم
یا خواب ساعت ۱۲ یا بیداری تا صبح
ساعت ۱۰ رفتم بلیط گرفتم
هی میگم ساعت چند راه میوفته؟ گفت یه ربع بشینی اتوبوس میاد
بلیطو گرفتم دیدم زده ۱۰:۵۵
بش میگم میخوام پس بدم اینو این اتوبوس تا یازده و ربع راه نمیوفته
کلی قسم و آیه آورد که نه سفر ساعت بعدو کنسل کردیم و بخاطر این بود که ۱۰:۵۵ زده
گفت اگه ۱۰:۳۰ راه نیوفتاد بیا اینجا
الان ساعت ۱۱ عه و هنوز راه نیوفتاده
این تعاونی هم مثل تعاونی ۱۷ تحریم میکنم:/
عنا