خب ببینید برتری امیر نسبت به فرزان فقط در میزبانی نبود. در این بود که امروز گفت ولی واقعا جای بقیه بچه ها خالیه. در حالی که فرزان و زهرا هر وقت هدا و امیر نیستن پشت سرشون حرف میزنن و میخندن بهشون و میگن اصلا هم جاشون خالی نیست :(
بین برتری هدا و زهرا ولی نظری ندارم چون اونا دوتاشون پشت سر هم حرف میزنن گاهی!
پس الان امیر دوباره اومد صدر جدول :)))
خببببب بچهها
امیر دوست پسر هدا خیلی خیلی از فرزان شوهر زهرا میزبان بهتریه. حداقل هی سرشو نمیکنه تو گوشیش. یک امتیاز مثبت
وای انقدر حال میده دیگه خیلیا نمیتونن با دلم تنگ شده های الکی و لعنت به این فاصله و اینا ادا دوست خوبارو دربیارن :)))
چون بلافاصله میگم که تهرانم و سوپرایزشون میکنم :))))
حالا باید ادای مشتاق هارو دربیارن.
نمیدونم شایدم واقعا هستن
بعد از فیلم / سریال بین کردن تینا و هدا و مامان و بابام، میخوام برم تو کار ترانه :))
فردا شبم اولین فیلممونو قراره ببینیم.
black widow :دی
شقایق موس جدید خریده چون چرخش خراب شده.
منم به عنوان تبریک بهش گفتم ایشالا چرخش برات بچرخه.
تا الان این موفق ترین جوکم بوده :))))))
فردا برم تو میرداماد بچرخم و سبد گیر بیارم برای وسایلم
توی این هفته آنی و شقایقو ببینم
پنج شنبه برم ۷ و ۸ هم سر بزنم و هم خرید بدون زباله کنم
آخر تیر برم دلیجان موهامو کوتاه کنم دوبارهههههه
و وقتی اولین حقوقمو گرفتم برم سوشی بخورم :)))
گفته بودم از دخترهایی که شغلهای تیپیکالی مردونه دارن خیلیییی خوشم میاد؟
خب هم اتاقیم سرپرست کارگاه ساختمانیه
این بشر روز به روز در نظرم جذاب تر میشه :)))
البته هنوز یه روز گذشته ولی خب :دی
جلوی هم اتاقی جدیدم دارم با چاپستیک نودل میخورم. اگه این موضوع رو مخش نباشه از پس بقیه مشکلات برمیایم :))