-
هم گروهی های عزیز :/
پنجشنبه 3 بهمن 1398 19:14
میزان عصبانیم از حسام و سارا و سجاد به قدری زیاده که رخنراتلززناعنس تبتلزرانطللیعناحرعطنهب
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 21 دی 1398 22:24
اخه کسکشا...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 15 دی 1398 04:27
کاش رشتم یه چیز دیگه بود یا یه سال بالاتر یا پایین تر از سجاد بودم یکم کمکش میکردم :(اه
-
:))
یکشنبه 8 دی 1398 11:55
با چمدون خالی رفتم خونه و با خوراک سبزیجات، قرمه سبزی، گوشت کوبیده، سبزی خرد شده، مرغ، فندق، بادوم، گردو، سیب خشک ،ارده، دمنوش برای سرما خوردگی، چایی لیپتون، آبلیمو ، گلاب، نون قندی ، میوه ، شامپو، دستمال کاغذی ، نواربهداشتی و لاک برگشتم تهران
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 1 دی 1398 02:02
GOD I felt lonely tonight
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 30 آذر 1398 04:11
دو روز کااامل به مهمونی و دورهمی و دوردور گذروندیم و بیییییی نهایت خوش گذشتتتت
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 20 آذر 1398 22:58
وقتایی که سجاد تو آتلیه و جلو استادا بغلم میکنه:توی ذهنم: وای اخجون آخیش ♡بر زبانم: نه نه نه زشته زشته زشته زشته زشته
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 20 آذر 1398 08:16
امروز زشت و خسته و وحشی بیدار شدممراقب خودتون باشید
-
:))
جمعه 15 آذر 1398 03:07
یکی از سرگرمی هایی که موقع ظرف شستن دارم اینه که ظرفارو جوری تو سبد بچینم که کمترین فصای اشغالی رو بگیرن و درعین حال جوری قرار گرفته باشن که آبشون بره و خشک شن. لذا باید به این فکر کنم اول باید کدومارو بشورم تا بدون جابه جا کردن ظروف قبلی، بتونم جای ظرف های جدید رو پیدا کنم !
-
فاک می
جمعه 15 آذر 1398 03:04
عزیزان من واقعا از دو تا از اهداف مد نظرم که زبان خوندن و رندر یادگرفتن باشه، خیلییییی عقبم رییییدم
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 15 آذر 1398 03:03
خب بچه ها من واقعن دلم برای پریا یذره شدهالان بیشترین چیزی که خوشحالم میکنه اینه که با سجاد بریم اراک !
-
لوس بازی
سهشنبه 12 آذر 1398 14:50
دیر اومد سرکلاس دو ردیف جلوتر از من نشستانقدر دلم براش تنگ شده بود که بزور جلوخودمو گرفته گریه نکنم جلو استاد :/
-
یاد ایام قدیم
یکشنبه 10 آذر 1398 02:23
اسم آهنگ counting stars رو تو تلگرام سرچ کردم که ببینم قبلا کی برام فرستاده بودتش، دیدم خودم پیداش کردم و برای پری فرستادم میرم تو چت پری و پایینشو که میخونم میبینم داریم درباره ی این حرف میزنیم که من روی سجاد کراش داشتم و میدونستم سجادم روی من کراش داشته و میدونستمم که بالاخره جلو میاد و داشتیم با پری حرف میزدیم...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 5 آذر 1398 00:59
از یه جایی به بعد تو کادو دادن بی شعور شدم و از این موضوع متنفرم. خیلی وقته هیچ هدیه ای رو خودم درست نکردم خیلی وقته حتی روی بسته بندیش وقت نذاشتم امسال به پریا کادو تولد ندادم برای سالگردمون هیچ گهی نخوردم خیلی وقته برای هیچ کس رو کادوهاش نامه نمی نویسم حتی براشون یه متن طولانی خوب ، مثل انچه که تینا برای محدثه یا...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 5 آذر 1398 00:48
الان یکی دو روزه وقتی مامانم بهم زنگ میزنه استرس میگیرم، (چون پنجشنبه یهو زنگ زد گفت شوهر خاله فاطمه فوت شد) امیدوارم خوب شم زودتر
-
اَه
سهشنبه 5 آذر 1398 00:46
از جلال تا خوابگاه رو پیاده رفتم که یه بانک کشاورزی پیدا کنم بانک های صادرات، اقتصاد نوین ، ملی (۲ بار)،ملت (۲بار)، تجارت ، کارآفرین ، سپه، رفاه ، پارسیان، پاسارگاد ، آینده بودن، این کشاورز کوفتی نبود :/
-
واو :)))
سهشنبه 5 آذر 1398 00:39
داشتم ظرف میشستم که اتفاقی سارا هم اومد ظرفاشو بشوره و همینطور که مشغول شست و شو بودیم درباره ی موضوع ارائمون صحبت کردیم و یهو کلی ایده ی خوب به ذهنمون رسید و بیشتر کارامون انجام شد! هرگز در یک زمان مشخص انقدر مفید نبوده ام :)))
-
اَه
سهشنبه 5 آذر 1398 00:36
یک ساعت فیلم گرفتم از آماده سازه ظرف های خوراکی فردام، که تایم لپسش کنم، آخرش نرم افزار هنگ کرد و ویدیو سیو نشد اینم شانس مایه
-
از لحاظ خانواده ی پر جمعیت
دوشنبه 4 آذر 1398 01:20
به یه چیز غمگین پی بردم ۱۶۷ فامیل برای از دست دادن دارم :( نمیخوام :(((
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 4 آذر 1398 01:19
امروز توی سلف بحث رسم و رسومات موقع عذاداری بود. دلیجان ۵ هیچ از سایر ملت ها ی تهران، رشت، اصفهان و کرمانشاه جلو بود
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 4 آذر 1398 00:59
امروز آقای شهردار بعد از تاخیر ۱.۵ ساعتش، اومد یه پاورپوینت باز کرد وایساد از رو اسلایدا خوند. رومینا دستش رو بالا گرفت گفت استاد اگر بنا به از روی اسلاید خوندنه که خودمون تو خونه هم میتونیم بخونیم در همون لحظه بود که رومینا برام شد اسطوره ی شجاعت و جسارت
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 4 آذر 1398 00:57
بچه ها واقعا از اینکه مجسمه ی صورت سفالی اناهیتا از مال من خیلییییییییییی خوشگل تر شد حسودیم شد :)))) دمش گرم ولی عاااالی بود کارش *_*
-
دیدی درد نداشت ؟:))))
دوشنبه 4 آذر 1398 00:55
بالاخرههههههه برنامه ی شب اول اتنا رو نوشتم و براش فرستادممممم
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 4 آذر 1398 00:55
هوس کردم زیاد پست بذارم کونتون پارس تازه هوس کردم بی ادب هم باشم همینه که هست
-
کادوهای خودساخته
دوشنبه 4 آذر 1398 00:54
بالاخره یه ایده ی قابل قبول برا کادوی این پسر به ذهنم رسید
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 29 آبان 1398 01:01
توصیه ی امروز: بعد از اینکه از پماد فلفلی استفاده کردید، چشمتونو نخارونید ://///
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 29 آبان 1398 01:00
کلا کانسپت انیمه بهم نمیچسبه. ولی این Attack On Titan خیلی بهتر از انتظاراتمه
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 24 آبان 1398 10:47
به فاک رفتیم عزیزان گه تو این مملکت
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 19 آبان 1398 01:06
از سفر که برمیگرده آدم حال جالبی داره. هم دلش میخواد یه عاااالمه دیگه سفر بره هم کلی پول خرج کرده و دلش میخواد تا مدت ها قناعت پیشه کنه :/
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 3 آبان 1398 22:10
یسری کارا میکنم که برداشت ناخوداگاه مغزم از روی رفتار آدمای دیگست. بعد همونا با دیدن این رفتار ناراحت میشن :)