-
[ بدون عنوان ]
جمعه 23 خرداد 1399 14:23
تقریبا هر توییتی که رویا لایک میکنه از اکانت ناامنه و منم فورا یرم بلاک میکنم :)))))
-
:(
پنجشنبه 22 خرداد 1399 01:40
سجاد وسط ویسش یه چیز بامزه گفت و خودش خندید. همون لحظه منم خندم گرفت و این صدای خنده ی همزمانمون از گوشم داخل سرم شد و به صورت بغض رفت نشست گوشه ی گلوم. ای تف بر تو کرونا
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 22 خرداد 1399 01:03
فک کنم آبان بود که پریا اومده بودن تهران و به من خبر نداده بود چون راضیه گفته بود الهه میخواد بره کویر (حالا تعطیلی ۵ روزه بود و کویر ما یک روزه بماند) بعدش که اینو به من گفت واسه اینکه حس بدی نگیره گفتم اره از کویر که برگشتیمم بهار اومد تهران و نگهش داشتم و نمیتونستم بیام پیشت و اینا. ولی امروز که گفت رفته بودیم شمال...
-
من و ننه
پنجشنبه 22 خرداد 1399 00:52
سه روز پیش بحث مفصلی کردیم با مامانم درباره اسلام و دین و اینا. من برعکس همیشه خیلی خیلی صبرم زیاد بود در لحظه و بحثمون مهربون پیش رفت. و آخرش گفتم مامان همه ی اینا اعتقاده. اثبات شده نیست و هر کسی باید خودش ته دلش به یه چیزی ایمان داشته باشه. تا الان بیشترین تعداد آدم ها سر بحث های دینی و اعتقادی کشته شدن چون هر کی...
-
شغل کوتاه رویایی
چهارشنبه 21 خرداد 1399 03:22
ای کاش یه شرکتی تاسیس میکردن که توش تو بتونی یکسری شغل هارو به مدت خیلی محدود تجربه کنی. مثلا حداکثر ۱ ماه. حقوقم میدادن. چون من خیلیییییی دلم میخواد صندوق دار یه فروشگاه یا رستوران بزرگ بشم ولی میدونم بعد دو هفته حوصلم ازش سر میره. و اگه میشد امتحانش کنم واقعا به یک آرزوی کوچکم میرسیدم :((
-
چون از خونمون پرتمون کردن بیرون
چهارشنبه 21 خرداد 1399 00:05
یادته گلدون کاکتوستو گذاشتی جلوی پنجره که نور بگیره؟ بهترین کتاب هاتو بردی تهران.قشنگ ترین ماگ هات رو هم. کلکسیون ماگ هاتو همونجا تو یه کمد ۴۰ سانتی جا دادی و هر روز یکیشونو برداشتی و چایی با هل یا چایی با دارچین یا چایی با گل محمدی درست کردید و نشستید کف اتاقی که قرار بود موکت باشه ولی فرشش کردید، قرار بود خوابگاهی و...
-
لویی و شرکا
سهشنبه 20 خرداد 1399 12:38
نیمهی اول قرنطینه یک عالمه استندآپ کمدی دیدم و واقعا راحت تر گذشت
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 20 خرداد 1399 11:43
دلم میخواد برا تولدم تتو کنم :((((
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 20 خرداد 1399 11:06
مامانم با یه تشت لباس اومد در اتاقو باز کرد و یه نگاه بهم کرد و متوجه شد که خب قطعا اتاق من جای لباس پهن کردن نیست و برگشت و رفت و درو نبست :))))))))))
-
الهام جون
سهشنبه 20 خرداد 1399 11:01
استاد تمرین اختیاری گذاشته تو سامانه، سه نفر براش فرستادن. اومده میگه یعنی چی که فقط سه نفر فرستادید مهلتشو تمدید میکنم باید حداقل نصف کلاس بفرستن :)))))
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 20 خرداد 1399 01:54
امشب بابام داره سرفه میکنه گمونم سرما خورده ولی استرسی که گرفتم خیلی وحشتناکه. فهمیدم این کرونا تا الان تاثیر خاصی رو زندگیم نذاشته نسبت به اونایی که داغدار شدن خدا فقط عزیزامونو حفظ کنه که بقیش بالاخره تموم میشه و مهم نیست واقعا
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 18 خرداد 1399 22:18
بابا این گرس هاپر قرار نبود انقدر سخت باشه دیگه اه :((
-
شما کی هارو دوست داشتید؟
یکشنبه 18 خرداد 1399 02:19
سریال آفیس، نسبت به همه ی فیلم ها و سریال هایی که دیدم، زیباترین رابطهی عشقی بین دو نفر رو نشون داده. بعد از اون میرسیم به سه گانهی before که اونم از بهترین هاست ولی چون موقعیتشون یکم خاص تر بود میرن در مقام دوم.
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 16 خرداد 1399 16:03
روایت داریم اگر در دلیجان مهمانی ای برپا بود و پاسور بازی نشد در اصالت اون افراد شک کنید
-
فاک می. فااااااااااااااک می
پنجشنبه 15 خرداد 1399 22:15
انگشتر :(((((( قشنگی که :(((((((( سجاد:(((((((( برام:((((((((( درست:(((((( کرده :(((((((( بود رو:(((((( از دست :(((((((((((( دادم :((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((
-
بییییی ادببببب
پنجشنبه 15 خرداد 1399 02:22
امشب تو یه جمع بین سه تا پسر و دو تا دختر دیگه از هممممه بی ادب تر بودم. خدا بگم چیکار کنه سجاد :)))))))) همون دقایل اول یه کسخل ریزی گفتم که سه تا پسرا پشماشون ریخت و ساکن شدن :/
-
بازم اعصابم پوکیده و بهتره نخونید. رمز: ۱۱۱۱
چهارشنبه 14 خرداد 1399 15:16
-
اعصابی که نیست
چهارشنبه 14 خرداد 1399 14:47
اگه نمیخوای درباره معماری های شکست خورده صحبت کنی گه میخوری اسم پادکستتو میذاری failed architecture
-
بیاید دربارش بحث کنیم
چهارشنبه 14 خرداد 1399 02:42
یه کلیپ کوتاه دیدم درباره اینکه شخصیت های زن توی ملیفیسنت خوبن و برای اینکه نشون بدیم یه دختر کوله لازم نیست حتما کارهای مردونه بکنه مثلا بجنگه و آدما رو لت و پار کنه. اگر نشون بدیم که زن شخصیت پیچیده ای داره و ویزگی های خوب و بدی داره هم شخصیت قویای خلق کردیم. پوینت مد نظر کلیپو گرفتما ولی خب آیا اینکه برای یسری کار...
-
ساسنورشو دانلود کنم یعنی؟
سهشنبه 13 خرداد 1399 10:50
خیلی دلم میخواد فیلم the Danish girl رو برای فرهنگ سازی بذارم برای خانواده. ولی متاسفانه یک عالمه صحنه داره :(((
-
از صفات بد وی
شنبه 10 خرداد 1399 09:41
یکی از ویزگی های خیلی بد مامانم دهن لق بودنشه. هرررر چیزی رو میره بازگو میکنه پیش همممه مثلا یه خانومی بود تو فامیلمون، شوهرش معتاد بود و کار نمیکرد خودش باید خرج زندگیشون رو درمیاورد و دو تا پسر ۱۰ و ۸ ساله هم داست که وقتی به کوچیک ترین خواستهاشون نمیرسین مشت و لگد بود که به مادرشون میزدن. بعد من به مامانم گفتم وای...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 10 خرداد 1399 09:37
میگم من از عالم و آدم غر داشته باشم میام اینجا میزنم. حالا اگه از شما سه نفر غر داشتم کجا برم ؟ :((((
-
مکالمه چیز خوبیست
شنبه 10 خرداد 1399 01:11
خداروشکر دانشگاه رفتم باعث شد یکوچولوووو سلیطه ی درونم فعال بشه و بتونم خیلی جاها حرفامو بزنم. هم دیگه راحت تر ناراحتی هامو بیان میکنم هم عصبانیتم رو. البته بازم باید روش کار کنم چون خیلی حرفامو سرکوب میکنم هنوز :( ولی مثلا دیروز مامانم هی چند بار گفت بیکاری بشین این جاشمعی هارو نقاشی کن. به جای اینکه اعصابم رو بگا...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 10 خرداد 1399 01:05
آقا من واقعا خوشحال شدم که دیشب دخترعموم و دخترش حجاب نداشتن و همینا یذره قبح حجاب نداشتن رو جلو مامانم میریزه. به به.
-
به تو چهههه؟
شنبه 10 خرداد 1399 01:03
دیشب تو مهمونی یه کنکوری بود و گفت من میخوام فقط تهران بزنم بلافاصله نظر دادن ها شروع شد و هر کس اسم یه شهر دیگم گفت که اینجام بزن. یاد اون دوران خودم افتادم که رتبمم اومده بود و میگفتم من میخوام برم دانشگاه تهران، مامان و بابا و دایی و زندایی و خاله و شوهرخاله ام اصراااار داشتن که اصفهانو بزنم. اصرارشون به قدری زیاد...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 9 خرداد 1399 02:54
برای اینکه کارگردان مورد علاقم رو پیدا کنم، چند تا فیلم ازش ببینم حسابه؟ ۴ تا دیدم و همه رو بی نهایت دوست داشتم. کافیه؟
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 9 خرداد 1399 02:51
میزان حس خوشحالی در من نسبت مستقیم داره با میزان فعال بودنم در طول روز و میزان رضایتم از خودم
-
اگه سواله براتون که دخترا تو گروهاشون چیا میگن
چهارشنبه 7 خرداد 1399 02:40
یه شبی بود که تو گروهمون به این نتیجه رسیدیم که درآوردن موهای بلند از لای کون خیلی حال میده :)))) اون شب واقعا زیبا بود.
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 6 خرداد 1399 02:20
کاش یک دونه از دوست هام پیشم بود. فقط یکی
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 4 خرداد 1399 21:35
اقا من ۵ ساعت پیش دلم خواست که دوباره تست شخصیت شناسی بدم و دادم و نتیجه همون قبلی شد. بعد داشتم یه مقاله میخوندم درباره اینکه تیپ من از چه موقعیت هایی متنفره. بعد هی فاصله افتاد و کارای دیگه کردم. الان اومدم سر لپتاپ دیدم وسط این مقاله ام هی با حرص و اعصاب خردی اینو ادامه دادم. همینطور که داشتم فحش میدادم که اه بسه...