نمیدونم هرجور شده کمکت میکنمِ سجاد بود، به منم کار ب ده هر چند کم باشه تلاشمو میکنم یه چی برسونیم براتِ سپیده بود، من کارای خونه رو هندل میکنم و غذا درست میکنمِ تینا بود، پیام با پارسا حرف زدم و فردا هم میام که فشار کمتری روت باشه یِ میترا بود یا دیدن عکس های جیمزوب و یادآوری اینکه چقدر ما کوچک و بی اهمیتیم؛ هر چی بود که آرامشی که لازم داشتم رو بهم داد.
مجددا باید تاکید کنم، وقتی آدم های زندگیت درست باشن، از پس خیلی چیزها میتونی بر بیای. حتی اگر برنیومدی هم شونهای داری که سرتو بذاری روش گریه کنی
and that's the second best thing :)
واتس د بست ثینگ؟
اینکه شکست نخوری :))))
الهی فدات شم
لاو یوووو