تقریبا اولین باره که توی یه جمع حس اعتماد به نفس دارم.
بلند حرف میزنم، شوخی میکنم، تو ماشین بلنددد آهنگو میخونم کاری که حتی تو سرویس اردوی مدرسه هم نمیکردم :))) . با هر آهنگی هر وقت بخوام میرقصم تو جمع حتی اگر تنها برقصم :)))))
جواب همه ی تیکه هارو میدم و لبخند ملیح نمیزنم. بلنددد میخندم. با حس خوب سیگار میکشم چون کسی به کیفیت سیگار کشیدنم دقت نمیکنه و دربارش نظر نمیده :))). اگه توی حرف زدنم طپق بزنم خود اول همه مسخره میکنم خودمو و میخندم. و واقعا خودمو دوست دارم توی این جمع.
زهرا، هدی، فرزان، امیر، فرزاد ممنونم ازتون که منو به جمع صمیمیتون راه دادید. کنارتون خوش میگذره بهم واقعا. دلیجان موندن و دوری از سجاد رو شماها برام آسون تر کردید. دوستتون دارم.
آفرییییینننننن
:))))