She is talking

واسه حرفایی که جاش تو اینستاگرام نیست :>

She is talking

واسه حرفایی که جاش تو اینستاگرام نیست :>

دغدغه های فکری الانم. دخترخاله همش تقصیر توعه :/

بنظر من

ازدواج سنتی احمقانست 

هر کاریش کنی احمقانست

حالا تعریف من از ازدواج سنتی چیه؟

اینه که دختر و پسر و خانواده هاشون، بدون هیچ فکری درباره ی هدف ازدواجشون ، شرایط مورد نظرشون، همسر ایده آلشون بخوان تن به ازدواج بدن با قوانین سنتی، قدیمی و نا برابر

این که دو نفر لزوما از طریق خانواده هاشون با هم اشنا بشن دلیل بر سنتی بودن ازدواجشون نیست. مثلا اگر که بعد از معرفی کردن دختر و پسر خانواده ها کنار برن تا اون دو طرف شروع به شناخت هم کنن و این پروسه هم طولانی باشه (نه مثل ازدواج های سنتی الان که کل پروسه ی خواستگاری تا ازدواج ۲ ماه طول بکشه)، و خانواده هم فشاری نیارن که زودتر ازدواج کنید یا نامزد شید که اسم روی هم بذارید . بعد هم دو طرف کلی باهم صحبت داشته باشن، با مشاور مشورت کنن و چند بار هم باهم به سفر برن ، و شروط عقد رو بصورت سنتی اجرا نکنن، و حق های دختر که ازش توسط قانون گرفته شده توسط شوهرش بهش برگردونده بشه ، این بنظر من میتونه یه ازدواج مدرن باشه

ولی ابدا اون دوست دخترو دوست پسر هایی که پسره داره خرج دختره رو میده و دختره در ازاش با پسره رابطه ی جنسی داره و تلاشی برای کسب درامد نمیدونه چون وظیفه پسر میدونه که خرجشو بده، مدرن نیست! این همون قائده  ی تمکین و نفقه است که فقط ظاهرش شیک و مدرنه.

ابدا اون دختر و پسری که عاشق هم میشن و خانواده هاشونو راضی به ازدواجشون میکنن ولی نه با مشاور مشورت میکنن، نه تحقیق میکنن و نه شروط ضمن عقد رو برای دختر( به اسم عشق و عاشقی و ما که طلاق نمیگیریم ) لحاظ میکنن ، ازدواجشون مدرن و برابر نیست! همون تفکر سنتی با همون نقش های سنتیه که فقط مزیتش اینه که دختر و پسر خودشون همو انتخاب میکنن حداقل و بدیش اینه که عشق چشم هاشون رو میبنده و شاید درست انتخاب نکنن و از کار هایی هم که میتونن بکنن تا از این کوری ناشی از عشق دور بشن و عاقلانه تر تصمیم بگیرن ،صرفنظر میکنن 


+این چند روز که بحث ازدواج دخترخاله ی ۱۸ سالم داغه من دارم خودم رو میکشم که اسیب هاشو برای دختر خالم کمتر کنم. و همه ی حرف هامو به مامانم منتقل میکنم تا به خالم بگه ولی هیچ گوشی شنوا نیست. ازون طرف مامانم میگه ازدواج های غیر سنتی هم که خیلی موفق نیستن و من سعی کردم بگم ازدواج واقعا مدرن و واقعا برابر چقدر فرق داره با این ازدواج هایی که الان به این اسم جا افتاده

برای همه ارزو میکنم که رابطه ای که توش با طرف مقابل برابر باشن رو تجربه کنن و بفهمن چقدر لذت بی نظیری داره.

دوست دارم بیاید با نظرات من مخالفت کنید تا حرفاتونو بشنوم :دی

این چند روز کلا خیلی درگیر ازدواج سنتی ام بخاطر همین جریان دخترخالم

نظرات 2 + ارسال نظر
. پنج‌شنبه 25 مرداد 1397 ساعت 09:51 http://fidgety.blogsky.com

باور کن طول اشنایی ربطی به شناخت بیشتر نداره و فقط کیفیت رابطه حرف نهایی رو میزنه پش تو رابطه هات این اشتباه رو نکن
البته ادمها با هم متفاوتن و اینکه زمان من و زمان شما یکی نباشه قابل فهم و البته کاملا منطقیه ولی اینکه طول رابطه رو به ظن شناخت بیشتر بخوای بکشی فقط اثر وابستگی رو بیشتر میکنی که در کنار ظهور ادمهای جدید وسط این رابطه و خیلی چیزای دیگه تنها زمان رو در جهت خلاف فایده میکشی

ببینید مثلا یه مورد رو شنیدم که دختر و پسر حدود دوماه همو میشناختن اونم هفته ای چند بار میرفتن بیرون و صحبت میکردن. خب من میگم توی این مدت کوتاه که همه خوبن!یا راحت تظاهر میکنن به خوب بودن.
خلاصه اینا ازدواج میکنن و بعد ۵،۶ ماه از هم جدا میشن چون انگار اقا پسره خیلیییی عصبی بوده و مثلا توی ترافیک شدیدا عصبی میشده و کنترلش رو از دست میداده. بعد رفتن مشاوره و مشاور گفته اگه مثلا یکبار سفر رفته بودید احتمال اینکه متوجه همچین چیزی بشید خیلی بیشتر بوده
من میدونم با زمان بیشتر وابستگی بیشتر میشه
ولی بنظرم راه درستش اینه که یادبگیریم اگر کسی مناسب ما نبود ازش جدا شیم . نه اینکه زمان کمتری رو صرف شناختش کنیم که وابسته نشیم!!!!

Haida پنج‌شنبه 18 مرداد 1397 ساعت 15:56 http://haida96.blogsky.com

خوب برای ازدواج مدرن اصراری برای رابطه ی طولانی وسفر و الخ نیست. که خود این نوع رابطه میتونه آسیب زننده باشه.
چیزی که اهمیت داره کیفیت رابطه و شناخته. تشخیص اینکه ما دوتا مناسب یک زندگی مشترکیم?
که برای این تشخیص، بیشتر از زمان و آزادی عمل، مهارت نیازه :)

طولانی مدت بودن رابطه بنظرم باعث میشه که افراد بیشتر و بهتر همو بشناسن. و بدونن واقعا دارن با چه کسی ازدواج میکنن. مثلا خیلی از زوجا تو سه چهار ماه اول رابطشون میتونن باهم عالیییی باشن و هیچ دعوایی نداشته باشن ولی بعد از مدتی دعواهاشون شروع شه. بعد ببینن که وقتی دعوا میکنن شروع به خرد کردن شخصیت همدیگه یا منطقی صحبت کردن دربارش! این یه مثال بود ولی خب هر چی شناخت بیشتر بشه بهتره. و اگر کسی بخواد خودشو الکی خوب نشون بده، مثلا عصبی باشه ،شاید بتونه تو شرایط عادی خودشو کنترل کنه ولی مثلا توی سفر ممکنه این رفتارو بروز بده

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد