یه آقایی هست مسئول سرویسای دانشگاهه ، جوون و تپل و معمولا عبوسه و من لبخند به لبش ندیده بودم تا حالا. لحنش هم خشکه معمولا و کوتاه جوابتو میده
خلاصه من همیشه فکر میکردم چه آدم بی اعصاب و بداخلاقیه تا اینکه امروز که رفتم گوشیمو که تو سرویس جا گذاشته بودم ازش بگیرم، دیدم برام گوشیمو شارژ کرده .
بعدم با همون لحن خشک همیشگیش بهم گفت که خانومش هم همین مدل گوشیو داره و ازم پرسید چطوری اثر انگشت گوشی رو فعال کنه
ازش تشکر کردم و خداحافظی و تو مسیر رفتم تو فکر که زود قضاوتش کردم انگار !
یه لحن خشک و یه قیافه ی عبوس میتونه یه قلب مهربون داشته باشه .همونطوری که یه فرد خوش برخورد و شاد میتونه قلبش سنگ باشه!
#روزنوشت